یازینب کبری(س)
از سر نیزه دعایی کن سوای این و آن
چون امیدی نیست دیگر به دعای این و آن
جاده ای هستم که پایانم تویی اما بدان
مانده روی بغض هایم ردّ پای این و آن
تا علم افتاد بی مولا و بی صاحب شدم
بعد تو من بوده ام صاحب لوای این و آن
صبر هم اندازه ای دارد برادر! تا به کی
«سر» ببینم در میان دست های این و آن؟
نعل ها تقسیم می کردند با بی دقتی
پاره های جسم پاکت را برای این و آن
دخترت را سنگ ها از بس اذیت کرده اند
می پرد از خواب ، شب ها با صدای این و آن
«البلاء للولا» پس هرچه پیش آید خوش است
کربلا مائیم؛ یعنی مبتلای این و آن
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی